مطالب ویژه

بهترین فیلم و سریال های سایت

آرشیو

ویجی دی ال

علائم افسردگی جوانان + راه حل های درمان افسردگی

دیدگاه: ۰
نویسنده: admin1
تاریخ انتشار: 8 اسفند 1394

مرسی دانلود | علائم افسردگی جوانان + راه حل های درمان افسردگی

افسردگی چیست؟

علائم افسردگی جوانان + راه حل های درمان افسردگی

علائم افسردگی جوانان + راه حل های درمان افسردگی

امروزه جوانان ما به خاطر نابهنجاری های اجتماعی و کم توجهی والدین به نیاز ها و خواسته های فرزندانشان و همچنین نبود یک رابطه صمیمی و دوستانه میان والدین و فرزندان دچار بیماری های روانی زیادی می شوند که این امر باعث فرسایش روحی و جسمی تدریجی نسل جوان ما می شود و به جای داشتن نیروی خلاق و متفکر،نیرویی با شرایط روانی بسیار بد به جامعه تزریق می کنیم که این امر هم در سیر تکاملی جوانان ما تأثیر منفی داشته و هم پیشرفت جامعه را کند خواهد کرد.در ادامه..

افسردگی مشکلی در بین جوانان

*اغلب افراد جامعه جوانان را انسان هایی مضطرب و نگران تصورمیکنند؛‌یعنی افرادی با نوسانات عاطفی و هیجانات شدید و ناگهانی. جوانان با بسیاریازبرخوردهای جدید و فشارهای روانی خصوصاً در اوج دوران بلوغ روبه رو هستند و به این دلیل بعضی از آنان دچار مشکلات زیادی می گردند .

بیشتر مردم بنا به برداشت های شخصی،نوسانات عاطفی جوانان را جزئی ازتغییرات عادی و بخشی از دوره بلوغ می دانند .

با وجوداین مشخص گردیده که تمامی این نوسانات عاطفی  نمی تواند ناشی از رشد و پیشرفت در دوره بلوغ و نوجوانی باشد . در حقیقت برای بسیاری از جوانان نشانه هایی مانند ناخوشایند بودن زندگی ، نارضایتی ، سردرگمی ، تنهایی و انزوا ، احساس بی ارزش بودن و رفتارهای ضد اجتماعی و … ممکن است و یا می تواند نشانه هایی از افسردگی باشد .

سال ها تصور می شد  که کودکان و نوجوانان به افسردگی مبتلا نمی شوند . اما در حال حاضر مشخص و تأکید شده است که جوانان هم مانند دیگر افراد ممکن است به بیماری افسردگی مبتلا گردند .

افسردگی حالتی است که به طور آشکار و مشخص با عواملی مانند :  نوع زندگی روزانه ، انواع مشاغل اجتماعی ، عادی بودن زندگی روزمره و خوش و بشاش بودن بستگی دارد . متأسفانه در سی سال گذشته سرعت  خودکشی در جوانان سه برابر شده است . از سویی دیگر می توان چنین برداشت نمود که افسردگی جوانان  به درمان و برنامه های  درمانی به شکل رضایت بخش جواب میدهد . به همین دلیل و برای آگاهی از انجام کمک های ضروری باید پدرها و مادرها،آموزگاران وافراد  جامعه را به شناختن بیماری افسردگی  در مراحل مختلف زندگی تشویق نمود .

اگر شما نوجوانی را می شناسید و حدس می زنید که از افسردگی رنج می برد، در بهترین موقعیت کمک کردن  به او قرار دارید ،‌اما متأسفانه و در بیشتر مواقع  تشخیص این که نوجوانی افسرده است  یا خیر مشکل است .

گاهی نوجوانان و جوانان نسبت به روابط خود  با دیگران بی احساسهستند و چهره ای غمگین دارند ویااز دیگران مأیوسندو خود را بی یاور می بینند.این را بدانیم  که در این حالت ، در ابتدا این گونه جوانان نیاز به فردی دارند که به سخنان آنان گوش دهد نه این که به نصیحت بپردازد. اینیکنوع مهارت است که باید مورد توجه فرد کمک کننده قرار گیرد .  در همین راستا باید جوان افسرده را به زندگی کردن تشویق و امیدوار نمود ،‌ زیرا بلافاصله  بعد از شروع برنامه های درمانی امکان دارد که جوان افسرده زندگی روشن و امیدوار کننده ای  را در پیش روی خود داشته باشد .

تعریف افسردگی :

تقریباً هر فرد و در هر سن و سال ( جوان یا سالمند )  احتمال دارد که به طور موقت احساسیأس و ناامیدی کند.این احساس  جزیی از روند زندگی است که ممکن است در برخی از موارد و بدون درمان،برطرف شده و یا بهبود یابد . از سویی دیگر فردی که از بیماری افسردگی رنج می برد  نباید انتظار بهبودی خود به خود داشته باشد .بیماری افسردگی می تواند قدرت عمل فرد را به گونه ای مختل سازد که از زندگی کردن بیزار شود  و در شدیدترین و بدترین موارد ،‌ افسردگی می تواند منجر به خودکشی گردد . این نکته بسیار مهمی است که به افراد افسرده این اطمینان  داده شود که آنها دیوانه نیستند وهیچ گاه نباید از این که افسرده شده اند احساس شرمندگی نمایند. چرا که افسردگی یک بیماری معمولی است و گرفتاری های درمانی ناشی از آن بیشتر از درمان سرماخوردگینیست .

افسردگی در سنین بین ۱۳ تا ۱۹  سالگی

افسردگی می تواند همه افراد را در هر سن  و سال  و در هر کشور  و در هر مرحله از زندگی مبتلا نماید . آن دسته از افرادی که در دوره نوجوانی و جوانی و یا در دوره ای از زندگی شان به بیماری افسردگی  مبتلا شده اند  آمادگی بیشتری برای افسرده شدن دارند. گرچه در دوره بلوغ و نوجوانی به افسردگی  آنان توجه  کمتری شده است.  بر طبق پژوهش های انجام شده معمولاً افسردگی در سنین بین ۱۵ تا ۱۹ سالگی برای اولین بار تظاهر می نماید . مشخص شده است که در اواخر قرن اخیر  افسردگی به طور چشمگیری در جوانان رو به افزایش بوده است . برخی  بررسی ها نشان داده است کهبیست درصد دانش آموزان به طور عمیق دچار غم زدگی یا دچار بعضی از انواع دشواری های روانی و یااختلالات روانی می باشند .

دنیایی که ما در آن به سر می بریم و زندگی می کنیم،میزان کشمکش هایش افزایش یافته و بسیاری از جوانان آمادگی برخورد و سازش با اینفشارهای روانی ندارند .

به هر حال در پاسخ به این پرسش که چرا بعضی از نوجوانان و جوانان دچار افسردگی می گردند  جواب های ساده ای وجود ندارد . زیرا بروز افسردگی تقریباً و همیشه  در رابطه با علل وعوامل متعددی شروع می گردد .

علائم افسردگی در جوانان چیست؟

تشخیص بسیاری از علائم و نشانه های افسردگی در جوانان خصوصاً آنهایی که ممکن است افسردگی پنهان و در نتیجه علائم پنهان داشته باشند کار دشواری است .  با وجوداینمی توان نشانه های افسردگی جوانان را مشابه نشانه های افسردگی در دیگر افراد دانست .

به طور عادی افسردگی در جوانان  بر روی عواطف ، افکار ، ‌رفتار و رابطه با دیگران تأثیر می گذارد .  جوان افسرده و غمگین  به نظر می رسد . اغلب قیافه ای درهم و درفکر فرو رفته دارد . از زندگی لذت نمی بردو انگیزه فعالیت در انجامدادنکارهایش را ندارد؛ از اجتماع  و رابطه گروهی و خانوادگی  دوری می کند؛ در افکارش تغییراتی  به وجود می آید که نمی داند درست است یا خیر ، ‌به دلیل افکار واندیشه های منفی که دارد نمی تواند خودش را به درستی بشناسد و در نتیجه آینده  خود را مبهم و  سردرگم احساس می کند و در مدرسه معمولاً نتایج تحصیلی خوبی ندارد .

اضطراب که اغلب ناشی از احساس خطری  نادانسته و ناشناخته است  معمولاً در نوجوانان  و جوانان همراه افسردگی  و به طور یکسان آشکار می گردد . همچنین ممکن است  نوعی ترس مبهم ( ترس مرضی )  بروز نماید که در وضعیت های خاصی به سراغ فرد می آید ، مانند ترس از رفتن به مدرسه و …

هنگامی که افسردگی شدت بیشتری می یابد ، ‌احساس بی ارزش بودن ،‌ ناامیدی ، شک و بدبینی ( به این گونه که مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفته است )  به سراغ افراد افسرده می آید . آن گونه که دیده شده است. در بعضی مواقع افسردگی با حالات بی قراری،بیش از حد فعال شدن  و رفتارهای ضد اجتماعی خودنمایی می کند و در نوجوانان موجب اختلالات یادگیری ‌،پرخاشگری و بعضی از رفتارهای مخاطره آمیز میشود.

در بعضی از تحقیقات چنین حدس زده شده  که بیست  در صد افسردگی در جوانان به شکل حالات افسردگی و سرخوشی تظاهر می نماید  که این شکل عواطف ،حالات پراکنده ای دارند . یک روز افسرده ، غمگین ، گیج و مبهوت  و یک روز هیجان زده و حتی سرزنده و شاد به نظرمیرسند . همچنین در افسردگی  پنهان با شکایت های جسمی-معمولاً شکایت های جسمی با بیماری جسمی که فرد ذکر می کند نمی تواند ارتباط منطقی داشته باشد– از جمله : تغییرات اشتها، پرخوری  عصبی و بی اشتهایی عصبی که بیشتر جنبه روانی دارندروبرو هستیم.‌ بی اشتهایی عصبی گاهی به حدی است که فرد هیچ میلی به غذا خوردن ندارد. در بعضی مواقع احساس خستگی به حدی است که مدت ها می خوابد و باز هم کمبود خواب می نماید و معلوم نیست به چه میزان  به خواب احتیاج دارد . برعکس بعضی از آنان دچار کم خوابی می شوند و از سردردهای مزمن و دردهای دستگاه گوارش ( معده و روده ) شکایت دارند .

خطر خودکشی

خودکشی در حال حاضر دومین علت مرگ در سنین بین پانزده تابیست سالگی،  بعد ازحوادث رانندگیاست . خودکشی در افراد جوان درسی سال اخیر در مرحله سوم قرار گرفته است . بررسی هایی که  در مورد خودکشی انجام گرفته  نشان داده است که درچهلدرصد دانش آموزان مدارس ،‌ فکر به خودکشی ،‌ به مراتب بیشتر از سایر افراد اجتماع است .

اگر جوانی را می شناسید کهاز خودکشی حرف می زند بهترین کار این است  که از او به شدت مراقبت نمایید .

آیا فردی را می شناسید که چنین نشانه هایی را دارد :

·        انرژی و تحرک لازم  را برای زندگی کردن از دست داده است .

·        از کار کناره گیری کرده است .

·        غمگین و ناامید است .

·        در گفت گوهایش یک نوع سردرگمی احساس میشود .

·        از گرفتاری های زندگی شکایت  دارد .

·        در تحصیل شکست خورده است .

·        دچار دشواری های خواب و خوراک است .

·        احساس بی ارزشی دارد .

·        زندگی کردن برایش اهمیت ندارد .

·        احساس گناه می کند.

·        به الکل و دارو و … اعتیاد دارد .

·        با بزرگ ترها ، ‌دبیران و … مشکل ارتباطی دارد .

·        دچار اضطراب وترس است.

·        یک نوع کمال گرایی در وی دیده می شود.

·        به خودکشی فکر می کند.

توجه داشته باشید این فرد دچار افسردگی است واگر فردی در مورد خودکشی صحبت می کند  به احتمال قوی ممکن است به خودکشی دست بزند .

علاوه بر این که به شما توصیه می شود مراقب وی باشید، هر چه سریع تر وی را به یک متخصص یا پزشک یا مشاور معرفی نمایید . این افراد می توانند به وی کمک  زیادی  نموده و حتی وی را از اقدام به خودکشی منصرف نمایند .

دقت نمایید که آرامش  و برخورد ملایم توأم با اعتماد به نفس شما،به فرد کمک زیادی می تواند بکند. کارشناسان به این نتیجه رسیده اند  که جوانان بیشتر در معرض خطر قرار دارند . بسیاری از جوانان در یک زمان کوتاه بعد از یأس و ناامیدی ، قطع رابطه با دیگران و شکست در درس و تحصیل  و اجتماع و درگیری با پدر و مادر  و بزرگترها ممکن است دست به خودکشی بزنند و اکثر جوانانی که دست به خودکشی می زنند  از الکل نیز استفاده می کنند . خوشبختانه از زمانی کهعلائم افسردگی مشخص گردیده و احتمال انجام خودکشی می رود(و در حال حاضر در بسیاری از مدارس و دبیرستان ها با شناختی که پیدا شده است و با انجام بعضی روش ها و حتی در اجتماعاتی که برگزار می گردد) به افرادی که در معرض خطر قراردارند  کمک های لازمداده می شود .*

منبع:www.tebyan.net

***************************mer30download.com************************

اصلی ترین عامل به وجود آورنده افسردگی در جوانان

18

*هر شخص در زندگی خود مسائل و مشکلات خاصی دارد و دلایل افسردگی در افراد ، مختلف است. اما یکی از ریشه ای ترین موضوعاتی که امروزه باعث افزایش افسردگی در بین جوانان شده است، عدم تسلط آنها بر کنترل و اداره زندگی اجتماعی شان است.

«اگر به سراغ پرونده مراجعه هایم بروم با اطمینان باید بگویم که ۸۰ درصد از این پرونده ها مربوط به بیماری های افسردگی چه به صورت حاد و به چه صورت مقطعی است که متاسفانه بیشتر جوانان و زنان را دربرمی گیرد.»

عبارت بالا، مربوط به یکی از مشاوران کلینیک های بهداشت روانی دولتی است. امروزه از قرن حاضر به عنوان عصر افسردگی نام می برند که در این بیماری یک چهارم افراد جهان و حتی ایران را دربر گرفته است. البته ناگفته نماند این آمار مربوط به افسردگی به معنای بالینی است در حالی که افسردگی تنها رفتارهای بالینی را مدنظر قرار نمی دهد بلکه آمار ناشادمانی و غمگینی را نیز باید جزو نرخ رسمی آمار مبتلایان به این بیماری به حساب آورد. سازمان جهانی بهداشت نیز هشدار داده که این بیماری روانی بیش از سایر عوامل تهدیدکننده حیات جسمی، روانی انسان ها در قرن حاضر و مخصوصا در خاورمیانه است که هر روزه شاهد جوان تر و جدی تر شدن این بیماری هستیم.

چندی پیش دکتر ابهری، جامعه شناس در رسانه ها اعلام کرد که اختلالات روانی و افسردگی در جامعه ایران دومین رتبه بیماری ها را از نظر تحمیل هزینه های بهداشتی، روانی، اجتماعی و اقتصادی دارد که متاسفانه با توجه به شیوع گسترده آن، مسوولان همچنان برای پیشگیری از این سرماخوردگی روحی، برنامه ریزی دقیقی انجام نداده اند تا آنجا که افسردگی به سنین نوجوانی کاهش یافته است. در زمینه نشانه شناسی، ریشه شناسی، دیدگاه های مربوط به افسردگی و تئوری شاد زیستن با سیدحسین مجتهدی، دکترای روانشناسی از دانشگاه هامبورگ با تخصص روانشناسی رشد و تحول/ بیماری های روان تنی و روان درمانی و مدرس دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی گفت وگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

نشانه شناسی افسردگی

دکتر مجتهدی معتقد است: «قبل از آنکه بخواهیم به ریشه شناسی و دیدگاه های مربوط به افسردگی بپردازیم لازم است نشانه شناسی افسردگی را مورد توجه قرار دهیم تا با شناختی که از این نشانه ها و علایم دارد بتوانیم زودهنگام و در همان آغاز به پیشگیری اقدام کنیم و این دسته از افراد را به مشاوران و متخصصان در این زمینه ارجاع دهیم.» وی چهار نشانه را برمی شمارد:

۱ در سطح شناختی: احساس بی ارزشی، کاهش تمرکز و حافظه، ناتوانی در تصمیم گیری.

۲ در سطح بدنی: نشانه هایی مانند افزایش یا کاهش خواب، اشتها، وزن، میل جنسی و نشانه های روان تنی.

۳ در سطح هیجانی و عاطفی: احساس بدبختی، خلأ، شرمساری، گناه، عدم عاطفه به دوستان و خانواده در آن شخص بروز می کند.

۴ سطح انگیزشی: کاهش تمایل به مشارکت در فعالیت های زندگی و مرگ اندیشی.

در زمینه روانشناسی بعد از شناخت نشانه ها باید در درجه دوم به نگاه و رویکردهای ریشه شناسی افسردگی بپردازیم. دکتر مجتهدی در این زمینه از چندین رویکرد نام می برد:

نگاه روانکاوانه: این نظریه بر مساله فقدان انگشت می گذارد که فرد دچار فقدان شده که شامل از دست دادن نظیر مرگ، جدایی عاطفی تا فقدان آرمان ها، ارزش ها یا تعلقات روانی است.

رویکرد تحلیلی: دومین رویکرد، رویکرد تحلیلی است که براین باور است که ما در حالت افسردگی، بازگشت پرخاشگری داریم. پرخاشی که فرد به بیرون از خود نمی تواند بروز دهد و درون خود می ریزد و در این رویکرد ما با کاهش لذت مواجه هستیم که اروپاییان از این رویکرد به نام ضدلذت نام می برند.

رویکرد احساس گناه: این رویکرد، سومین رویکردی است که فرد به علت احساس گناه ناهوشیارانه نیاز به تنبیه خود دارد و نشانه های افسردگی به او کمک می کند تا تاوان گناه را بپردازد از این رو در پشت این نشانه ها یک احساس لذت غیرهوشیارانه نیز می تواند نهفته باشد.

کهن نیاز

همچنین مجتهدی سه کهن نیاز را از منظر بیرینگ روانشناس معاصر مطرح می کند که شکاف بین این سه کهن نیاز باعث افسردگی می شود: ۱ کهن نیاز دوست داشته شدن که در پیوند با هیجانات و عواطف انسان ها به دست می آید ۲ کهن نیاز قوی بودن ۳ کهن نیاز خوب بودن که در ارتباط با ساختارهای اخلاقی است. او معتقد است که شکاف در این کهن نیازها موجب بروز افسردگی می شود. فردی که احساس دوست داشته شدن نکند و با احساس حقارت مواجه شود یا احساس گناه یا اینکه خوب بودن خود را با تردید ببیند آمادگی ابتلا به افسردگی را دارد.

علل افسردگی در جامعه ایران

این مدرس دانشگاه معتقد است که افزایش این بیماری روان شناختی را باید در یک رشته عوامل اجتماعی جست وجو کرد. نخست جامعه ما، جامعه ای که در حال گذار است نه سنت و نه مدرنیته در آن هیچ کدام ریشه و معنا ندارد و برای همین ما با بحران ناشی از شکاف های متعددی چون شکاف سنی، جنسیتی و ارزش مواجهیم و این سردرگمی موجب شده که افراد نتوانند تعارض های خود را در یک محیط امن داشته باشند. عده ای از فقدان یک رشته ارزش ها و آرمان ها در رنجند و عده ای از فقدان امنیت در سطوح اقتصادی، اجتماعی، رفاهی و چارچوب های خانوادگی.

او می افزاید: «افراد جامعه ما به ویژه نسل جوان خود را بر تغییر شرایط محیطی شان مسلط نمی بینند و امکان سازوکارهای تغییر را در محدوده توانایی شان مشاهده نمی کنند و خواسته هایشان نیز از سوی نهادهای اجتماعی به رسمیت شناخته نمی شود. از این رو به یک درماندگی آموخته شده گرفتار می شوند. در سطح کلی اجتماع ما شاهد آن هستیم که افراد در بحران های حقوقی، شغلی، بهداشتی، اقتصادی و نظایر آن بدون داشتن پشتوانه ای که در اصطلاح توده به آن پارتی می گویند، امکان پیگیری حقوق خود، سلامت خود یا دستیابی به جایگاه شغلی و اقتصادی مناسب برایشان فراهم نیست و در چنین شرایطی از سویی افراد می آموزند که درمانده اند و امکانی برای تغییر وجود ندارد و از دیگر سویی خوددوستداریشان با توجه به شکاف در کهن نیاز قوی بودن لطمه می خورد و همچنین در تعارض ساختارهای اخلاقی متفاوت تعریف مناسبی از خوب بودن نمی یابند، مثلا مفهوم زرنگ بودن ممکن است از نگاهی کاملا ضداخلاقی باشد اما از نگاهی دیگر یک شیوه حل مساله و استمرار حیات اجتماعی در جامعه ای این چنینی است و همچنین این تعارض ها برای کسی که امکان حل آنها را ندارد می تواند به افسردگی منجر شود اما این افسردگی در درازمدت ممکن است به دو مسیر مجزا ختم شود؛ از یک طرف به افسردگی ای منجرشودکه هرگونه کنش و بازده را از فرد می گیرد و از طرف دیگر که فرد به جای سرکوب و انباشت خشم ها به رفتاری تکانشی دست می یابد و دست به پرخاشگری می زند چراکه تصور افسرده دارد و این تصور، تصور مرگ محور است که با زندگی و حیات در ستیز است.

شاد زیستن

یکی از مسایلی که امروزه جوانان و نوجوانان با آن مواجه هستند این است که در جامعه کنونی ما تعریفی صحیح از تئوری شاد زیستن وجود ندارد. در واقع جوانان ما که کودکان دیروزند همچنان با زندگی شاد بیگانه هستند. دکتر سیدحسین مجتهدی در این باره توضیح می دهد: «شاد زیستن در دوران ما دارای سه بعد است:

۱ مساله فرهنگی: در گذشته با فرهنگی که در ایران وجود داشته به عنوان شاد زیستی مواجه بودیم که حتی در هر ماه، یک روز به عنوان روز جشن در نظر گرفته می شد که به علت تجربه های تاریخی جراحت زای روانی اجتماعی در طول زمان و همچنین قدرت گرفتن مکتب مجاز در برابر مکتب خراسان که سرشار از شور و زندگی است از آن جریان به بعد افسردگی به گونه ای ارزش قلمداد شد.

۲ بعد اجتماعی: به علت مسایل اقتصادی، اجتماعی، رویکردهای کلان مدیریتی برای برنامه ریزی های درست شیوه های زیستی و عدم بهره مندی نسل جوان از مهارت های زندگی به مفهوم علمی آنچنان که شاید و باید این نسل به قدرت پیشگیری از افسردگی مجهز نیست.

۳ بعد فردی: عدم شیوه زیستی مناسب، نبود پیشگیری، اهتمام به ورزش، هنر، ادبیات و… .»*

منبع:hidoctor.ir

***************************mer30download.com************************

علایم افسردگی جوانان را می شناسید؟

افسردگی جوانان,درمان افسردگی جوانان,علت افسردگی جوانان

*یک روان شناس معتقد است: والدین بدون داشتن آموزش‌های قبلی از تحولات دوران نوجوانی و جوانی باعث ایجاد عواملی در بروز افسردگی در فرزندان می‌شوند.
محمدزاده  درباره افسردگی در میان جوانان، اظهار کرد: پرخاشگری بی‌مورد، اشکال در تمرکز، سرگردانی، در خود فرورفتگی، نداشتن رابطه صحیح با والدین، خصومت و بی‌هدفی از علائمی هستند که با افسردگی در این دوران ارتباط زیادی دارد. وی با اشاره به احتمال تغییرات وسیع و متعدد در میان جوانان، افزود: این تغییرات باعث ایجاد بی‌هویتی جسمانی و روانی می‌شود و تعارض خواسته‌های آنها در این دوران با محیط اطراف افسردگی را به دنبال دارد.
محمدزاده درباره نقش خانواده‌ها در بروز افسردگی میان نوجوانان و جوانان، بیان کرد: اکثر خانواده‌ها بیشتر به فکر برآورده کردن نیازهای بیرونی فرزندان خود هستند و توجهی به نیازهای درونی و روانی جوانان ندارند و از طرفی کنترل بیش از حد جوانان و عدم اطلاع خانواده‌ها از تحولات این دوران باعث ایجاد شکافی بین فرزند و والدین می‌شود که این شکاف پیامدهایی مانند اضطراب و کشیده شدن به سمت مسائل جانبی و عاطفی خارج از خانه را بوجود می‌آورد.
این روانشناس تصریح کرد: دوره نوجوانی و جوانی از دوره‌های حساس و در عین حال خوشایند به شمار می‌رود اما باید آموزش مهندسی صحیح برای این دوره را به والدین آموخت زیرا گاهی اوقات خانواده‌ها با تجربه‌های شخصی و رفتارهای غلط، جوانان را به سمت رفتارهای آسیب زا سوق می‌دهند. وی خاطرنشان کرد: جوانان و نوجوانان جهت شکل گیری هویت مذهبی و روانی نیازمند مشاوره هستند و والدین باید در این دوران به متخصصان و مشاوران روانشناس مراجعه کنند.*

منبع:beytoote.com

***************************mer30download.com************************

 

امتیاز دهید

5/5 - (5 امتیاز)

اشتراک گذاری مطلب

دیدگاه ها